اسیر بند محبّت گرفته خو به غمت

منم که سینه سپردم به خنجر ستمت

مباد جای تو خالی میان خاطره ها

همیشه بر دل من باد سایه ی قدمت

مرا به وصل و به هجران سر تمنّا نیست

سر رضای تو ام تا چه می کند کَرَمَت

در آتش دلم ای چشمه ی امید بجوش

که جان و دل نسپارم به چشمه سار غمت

ز مهر و آشتی ات خسته خاطرم چه کنم

ز فتنه های زیاد و ز لطف های کمت

مریم ساوجی

نوشته شده در  دوشنبه بیست و یکم فروردین ۱۴۰۲  توسط شهاب 


شارژ ایرانسل

فروشگاه اينترنتي ايران آرنا

دانلود

دانلود