از روح آب ، چشم تو را آفریده اند
از نور ناب ، چشم تو را آفریده اند
در تو نگاه می کنم و صبح می شوم
از آفتاب ، چشم تو را آفریده اند
می نوشم از نگاه تو و باز تشنه ام
آه... از سراب چشم تو را آفریده اند
باید که راز و ناز به ایجاز می شکفت
با این حساب ، چشم تو را آفریده اند
قربان ولیئی
نوشته شده در چهارشنبه بیست و ششم مرداد ۱۳۹۰  توسط شهاب
