تو نیستی و این در و دیوار هیچوقت…
غیر از تو من به هیچکس انگار هیچوقت…
اینجا دلم برای تو هِی شور میزنداز خود مواظبت کن و نگذار هیچوقت…
اخبار گفت شهر شما امن و راحت استمن باورم نمیشود، اخبار هیچوقت…
حیفند روزهای جوانی، نمیشونداین روزها دو مرتبه تکرار هیچوقت
من نیستم بیا و فراموش کن مراکی بوده ام برات سزاوار؟… هیچوقت!
بگذار من شکسته شوم تو صبور باشجوری بمان همیشه که انگار هیچوقت…
نجمه زارع
نوشته شده در جمعه چهارم آذر ۱۳۹۰  توسط شهاب
