آورده است چشم سیاهت یقین به من
هم آفرین به چشم تو ، هم آفرین به من
من ناگزیر سوختنم ، چون که زل زده ستخورشید تیز چشم تو با ذره بین به من
یاران راستین مرا می دهد نشاناین مارهای سرزده از آستین به من
تا دست من به حلقه زلفت مزین است ،انگار داده است سلیمان نگین به من
محدوده ی قلمرو من چین زلف توستاز عرش تا به فرش رسیده ست این به من
علیرضا بدیع
با تشکر از ف.ب
نوشته شده در شنبه شانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۱  توسط شهاب
