کسی از عمق دریا زد صدایت ، ماهی قرمز !

و دریا پهن شد در زیر پایت ، ماهی قرمز !

شبی قلّاب ماهی گیر ، دست از دامنت برداشت

و کرد آن ترس ِ بی مورد رهایت ، ماهی قرمز !

پریدی توی آب و کوسه ها با طعنه پرسیدند :

" تو ، با این کفشهای تا به تایت ماهی قرمز !؟ "

تصور هم نمی کردند جاشوها که اقیانوس

نهنگی زیر سر دارد برایت ، ماهی قرمز !

تو را می خواست قایق ران که هر شب تور می انداخت

و گرنه داشت دریا بی نهایت ماهی قرمز !

پانته آ صفایی

نوشته شده در  چهارشنبه سوم خرداد ۱۳۹۱  توسط شهاب 


شارژ ایرانسل

فروشگاه اينترنتي ايران آرنا

دانلود

دانلود