دلم گرفته هوای بهار کرده دلم

هوای گریه ی بی اختیار کرده دلم

رها کن از لب بام آن دو بافه گیسو را

هوای یک شب دنباله دار کرده دلم

بیا بیا که برای سرودن بیتی

هزار واژه ی خونین قطار کرده دلم

به هر تپش که نفس تازه می کند باری

مرا به زیستن امّیدوار کرده دلم

کنون که آخر پیری نمانده دندانی

غزال خوش خط و خالی شکار کرده دلم

بخند ای لب خونین لب ترک خورده

دلم شکسته هوای انار کرده دلم .

سعید بیابانکی

با تشکر از م.م

نوشته شده در  پنجشنبه سیزدهم مهر ۱۳۹۱  توسط شهاب 


شارژ ایرانسل

فروشگاه اينترنتي ايران آرنا

دانلود

دانلود