شاعر! شکوه پارسالی را چه کردی؟

آن قبض و بسط لایزالی را چه کردی؟

این دغدغه ها این تکلف ها ، دریغا!

آن سرخوشی آن بی خیالی را چه کردی؟

در دل هراس هیچکس هرگز نبودت

آن روح ، روح لاابالی را چه کردی؟

آن خلسه های خالص و خلّص کجا رفت

آن لحظه های خوب و عالی را چه کردی؟

فقرت به فخر پادشاهان طعنه می زد

آن دست ، آه! آن دست خالی را چه کردی؟

شعر گل آلود تو بی ماهی است، افسوس

ای رود بی دریا! زلالی را چه کردی؟

هوش و حواس بلخی شعرت چه شد؟ کو؟

شاعر! بگو شمس شمالی را چه کردی

مرتضی امیری اسفندقه

نوشته شده در  چهارشنبه پانزدهم خرداد ۱۳۹۲  توسط شهاب 


شارژ ایرانسل

فروشگاه اينترنتي ايران آرنا

دانلود

دانلود